گل من محمد امینگل من محمد امین، تا این لحظه: 18 سال و 29 روز سن داره

همه وجودم امین جان

بازار وکیل

1392/4/13 8:23
نویسنده : مامان فهیمه
269 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز با هزار قربون صدقه امین رو راضی کردم که با من بیاد بازار وکیل. می گفت چون طناز هست من نمیام اگه بیام طناز منو بیچاره میکنه نیشخند (خوشم میاد طناز جون از همین الان به امین زهر چشم نشون داده) بازم ما با دو تا بچه ی آروم نیشخند رفتیم بازار چشمتون روز بد نبینه خیلی خوش گذشت در آخر من اینجوری بودمکلافهاز بس این دو تا ساکت بودن زبان

اینجا هم امین جون یه دستبند  با پولهای داخل قلکش که آورده بود برا طناز جون خرید.

 این هم دستبند که خودش دست طناز خانم کرد.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

الهام مامان علیرضا
13 تیر 92 11:27
منم دلم بازار وکیل خواست!!!
یادش بخیر چهار سال پیش یه پروژه داشتم یه هفته اومدم رصد خونۀ دانشگاه شیراز و به جای انجام پروژه یه دلِ سیر شیراز گردی کردم و برگشتم
اون موقع شما رو نمیشناختم وگرنه حتما باهاتون تماس می گرفتم بیاید ببینموتون


الهام جون الان که میشناسید تشریف بیارید منزل با هم بریم شیراز گردی با سه تا بچه ی آروم.
مامان ترنم
15 تیر 92 13:17
خوشم مياد فهيمه جون همچنان بازار گردي مي‌كني با دو تا بچه آروم.
اصلا روحيه‌ات رو از دست نده . ادامه بده عزيزم.


جای شما سبز بود لیلا جون، ایشالا قسمت بشه با هم با سه تا بچه ی آروم بریم بازار برا خودمون خرید کنیم.نیشخند
مامان ترنم
15 تیر 92 13:19
خيلي زرنگي امين جون . آفرين كه از حالا اينقدر با فكر عمل مي‌كني . كم كم خريدهاي لازم رو داري انجام مي‌دي . اونم با چه هزينه‌اي.


آره خاله جون باید کم کم خرید کنم که بهم فشار نیاد.نیشخند