عکس از همه جا
امین جان این جا با طناز خانم تو باغچه دنبال کرم می گشتید.
چند هفته تو زمستون هوا خیلی سرد شده بود. بابا هم مأموریت بود کسی رو نداشتیم که بخاری برامون نصب کنه آخه رادیاتور جواب نمی داد. تو هم تا تونستی لباس پوشیدی که گرم بشی.
بقیه عکس ها ادامه مطلب
یه روز از طرف مدرسه رفتین پارک ترافیک (پارک ایرانی)، به گفته ی خودت اونجا خیلی گل پسر بودی و همه قوانین رانندگی رو رعایت کردی به خاطر همین از طرف رئیس شهرداری این تخته وایت برد رو بهت داده بودن. خیلی هم خوشحال بودی که فقط به تو دادن و به بقیه بچه ها کتاب داده بودن
اولین کتابی که از کتابخونه مدرسه امانت گرفتی (شهامت موفق شدن)
یکی از سرگرمی هات این بود که تسبیح رو داخل لوستر قرار می دادی بعد می بردی تو یه اتاق تاریک و از اینکه می دیدی تسبیح نور ایجاد میکنه ذوق می کردی.
این هم دو تا از هنرنمایی هات، با خمیرهایی که من درست کرده بودم برا هفت سین
بازی کردن با شمع هایی که دیگه قابل استفاده نبود.
هفته گذشته با فریبرز رفتیم پارکی که تازه خاله گلناز کشف کرده.
تا تونستی با فروغ اسکیت بازی کردی
این هم عکس مرغابی هایی که اونجا بود.
گل پسر با کمربند زرد