گل من محمد امینگل من محمد امین، تا این لحظه: 18 سال و 29 روز سن داره

همه وجودم امین جان

بابا کوهی

1394/1/28 18:50
نویسنده : مامان فهیمه
442 بازدید
اشتراک گذاری

امین جون امروز صبح زود صدات کردم که با ساره جون و عمو مجتبی بریم بابا کوهی. خیلی سریع از خواب بلند شدی و لباس ورزشی پوشیدی. من هم خوشحال از اینکه زود از خواب بیدار شدی سریع آماده شدیم که بریم. موقع کفش پوشیدن شروع کردی نق زدن که چرا کفش سفید من بند نداره من نمی تونم با این کفش بیام بالای کوه، من می خوام تبلت بیارم، من می خوام این کار و کنم من می خوام اون کارو کنم. من هم از خونه رفتم بیرون و اجازه ندادم بیای کوه. چون معتقدم کسی که نق میزنه همسفر خوبی نیست.چشمک

وقتی رفتیم تو پارکینگ، بابا هادی زنگ زد بهت و گفت سریع بیای پایین، تو هم از خدا خواسته سریع اومدی و نشستی تو ماشین خندونک

این هم عکس های بابا کوهی 

 

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

فاطمه & فائزه
28 فروردین 94 19:12
ای جان چ خوبه که کوه میرین پس معلومه کوهنوردین... همیشه به گردش لباتون خندون
مامان فهیمه
پاسخ
ممنون خانمی
الهام مامان علیرضا
29 فروردین 94 18:06
آفرین به باباکوهی منم در یک چنین مواردی دقیقاً رفتاری مشابه شما رو پیاده می کنم و آااااااااای خوب نتیجه می گیرم