دوچرخه سواری بدون کمک
بالاخره بابا هادی تصمیم گرفت کمک های دوچرختو باز کنه و جک دوچرخه رو ببنده.
بعد از اینکه جک رو بست بهت کمک کرد تا دوچرخه سواری بدون کمک را یاد بگیری. دیروز هم که بارون
می بارید آقا امین هوس کرده بود زیر بارون دوچرخه سواری کنه. من هم که بدم نمیومد از پیشنهاد امین
جون استقبال کردم رفتم بیرون چند تا عکس هم از امین گلی گرفتم.
همینطور که داشتی تمرین می کردی رعد و برق شدیدی زد و بارون تبدیل به تگرگ شد سریع اومدیم
داخل خونه رفتیم داخل بالکن ریختن تگرگ ها رو تماشا کردیم .
عصر هم که بابا هادی از سر کار برگشت دوباره رفتی داخل کوچه دوچرخه سواری
شب هم از کلاس تکنو که برمی گشتیم پیاده شدیم رودخونه خشک رو نگاه کنیم چون بارون زیاد اومده
بود دیگه رودخونه خشک نبود امین جون سردش شد و وقتی اومد داخل ماشین کاپشن خودش رو درآورد
و کاپشن بابا هادی رو پوشید.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی