گل من محمد امینگل من محمد امین، تا این لحظه: 18 سال و 1 ماه سن داره

همه وجودم امین جان

سپیدان

1392/1/20 23:01
نویسنده : مامان فهیمه
296 بازدید
اشتراک گذاری

بهمن ماه سال 91 رفتیم سپیدان برف بازی جای همه سبز خیلی خوش گذشت. امین و من و بابا هادی

کلی با برف ها بازی کردیم. الهی بمیرم وقتی می خواستیم بیایم امین چند تا برف به طرف صورتم پرت کرد

گفتم امین جون به طرف صورت پرت نکن به پاهام بزن، اونم حرفمو گوش کرد. ولی من یه تیکه برف گلوله

شده بود که نمی دونستم داخلش یخ داره پرت کردم طرف امین خورد به پاهاش خیلی دردش اومد و گریه

کرد. تا یکماه بعد از اون ماجرا هر وقت از امین جون چیزی می خواستم برام بیاره می گفت یادته با یخ زدی به

پاهام، الان پاهام درد می کنه (به گفته خودش پا دردی دارم) نمی تونم برات بیارم.خنده

پسر خشمگین من

امین در حال پشتک زدن

امین در حال غلط زدن

امین و بابا هادی روی کف پوش های ماشین می نشستن و می یومدن پایین البته بابا هادی چون سنگین بود نمی یومد پاییننیشخند

اینجا هم یه سنگ بود که ما به جای آدم برفی ازش استفاده کردیم و هویج برای دماغش گذاشتیم. دو تا

چشم هم گذاشتیم که فکر می کنم برای این سنگ کوچک بوده و معلوم نیست.

امین در رختخوابی  ساخته شده از برف

امین در حال استراحت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

مامان سروش
21 فروردین 92 13:00
چه منظره های قشنگی از برف درست کردی امین جان
اینجا کجاست اینقدر برف باریده؟!


سپیدان (استان فارس)
مامان ایمان جون
21 فروردین 92 13:05
همیشه به گردش
خوش باشین ایشالله




متشکرم خاله جون
مامان حسین جون
21 فروردین 92 13:51
سلام ممنونم که اومدین بهمون سرزدین میدونین چقدر گشتم تا پیداتون کردم متاسفانه شما آدرسی نذاشته بودین تا بتونم بهتون سربزنم از نی نی گپ پیداتون کردم


سلام، خواهش می کنم. شرمنده که اذیت شدید ولی اسم وبلاگ رو نوشته بودم.
الهام مامان علیرضا
21 فروردین 92 20:02
وای خوش به حالت امین جون
چقدر شماها باحالید


ممنون خاله ی مهربون