فست فود امین
دیروز پس از نق زدن های فراوون و تو سرو کله ی همدیگه زدن تصمیم گرفتی که
بیای کنار من که داشتم تایپ می کردم بنشینی و سفارش بگیری.
پیتزا مخصوص
اون چوب بزرگی که تو دستت هست می گفتی مامان این هات داگ آمریکاییه خیلی خوشمزه هست.
سالاد میوه (هندوانه، گوجه، سیب)(چقدر هم که به هم میان)
بعد هم نشستی همه رو خودت خوردی
سالاد فصل (واقعاً خوردن داشت خیلی ترد بود)
صبح پنجشنبه هم رفتیم مهدکودک عکس های جشن پایانی رو بگیریم. به من گفتی دوست دارم معلم
هامو ببینم دلم براشون تنگ شده، به خانم پوست فروش گفتم اجازه داد بری اونارو ببینی. اونا هم از
دیدنت خیلی خوشحال شدن. میگفتن برا خودش مردی شده.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی